چهارشنبه سوری
تو این پست میخواییم یکم برگردیم به عقب و بریم روز سه شنبه اخر سال 92 یا همون چهارشنبه سوری خودمون طبق معمول همیشه دیدیم آقایون همسرا درگیر کارهای خودشون هستن و بیرون رفتن تنهایی هم خطرناکه بخاطر همین تصمیم گرفتیم این روز رو تو خونه و با دوستان سپری کنیم بخاطر همین رفتیم خونه زهرا جون من و شیما و هدیس با هم و تداعی خانم هم یکی دو ساعتی بعد از ما اومد زهرا جون زحمت کشیده بود و برای نهار پیتزا درست کرده بود خیلی خوش گذشت تا حدودای ساعت 8 شب اونجا بودیم گفتیم و خندیدیم و بچه هام طبق معمول شیطنت کردن از همین جا دوباره از زهرا و دختر گلش تشکر میکنیم و امید داریم که این جمعها بازم تکرار بشه ... وانیا خانم و دوستاش در کنار همدیگه ...