وانیاوانیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات من و دخترم

شهر بازی

این پست رو میخوام اختصاص بدم به شهر بازیهایی که تو این یک ماه اخیر رفتیم یعنی انقدر شهر بازی رفتیم که دیگه آمارش از دستم در رفته ولی هر بار سعی کردم که چند تا عکس برای یادگاری حتما بگیرم حالا بریم سراغ عکسها:   شهر بازی دنیای نور البته این مجتمع تجاری آبنما هم داره که وانیا خیلی دوسش داره اینم وانیا خانم قبل و بعد از رفتن به شهر بازی وانیا خانم تو شهر بازی دنیای بازی یا همون بولینگ عبده خودمون و اینم بعد از بازی که از نان سحر برا وانیا دونات خریدم و خورد شهر بازی مجتمع امیر پارس بازم شهر بازی دنیای نور البته اینبار با مشکات ...
21 آبان 1393

تولد آوا و پارسا

باز دوباره اومدیم با عکسهای دو تا تولد دیگه اولی تولد آوا که روز جمعه 2 آبان برگزار شد البته جای حدیث خیلی خالی بود چون نیومد و دومی تولد پارسای الناز جون بود که روز شنبه 3 آبان برگزار شد که با حدیث و شیما رفتیم البته اینم بگم که کیک هر دو این تولدها رو دوستای عزیزم حدیث و شیما درست کردن و خیلی خوشگل و خوشمزه بود حالا بریم سراغ عکسها... این وانیا خانم که آماده شده بره تولد آوا جون اینم وانیا و خانم دوستاش اینم آوا خانم و کیکش اینم عکس از میز تنقلات متاسفانه از میز غذا عکسی ندارم و اما بریم سراغ عکسهای تولد پارسا اینم یه میز خوشگل و خوشمزه بازم میگیم تولدتون مبارک آو...
10 آبان 1393

تولد رهام سولماز جون

چهارشنبه 23 مهر ماه تولد رهام سولماز جون بود طبق معمول آماده شدیم و با شیما و حدیث رفتیم خیلی خوب بود و خوش گذشت سولماز جون بازم ممنون از دعوتت ... وانیا خانم آماده شده بره تولد در بدو ورود و بازی با گیتار بابای رهام بازی وانیا و دوستاش تو اتاق رهام اینم تولد بازی بچه ها اینم قسمت خوشمزه اینم گیفتی که سولماز جون زحمت کشیدن دادن به بچه ها ...
23 مهر 1393

تولد آیلین عزیز

روز دوشنبه 21 مهر ماه همزمان با عید غدیر تولد آیلین آناهید جون دعوت بودیم البته هیچکدوم از دوستانی که دعوت شده بودن نیومده بودن و فقط من و حدیث بودیم ولی بینهایت خوش گذشت به بچه ها که دیگه هیچی انقد بازی کردن که دلشون نمیخواست از اونجا بیرون بیاییم مدتها بود که یه جشن تولد آروم نرفته بودیم همه چی خیلی خوب بود بازم ممنون آنا جون که ما رو دعوت کردی   وانیا حاضر شده و بالاخره هوا سرد شد و تونست پالتو کلاهدار بپوشه که عاشقشه بازی تو اتاق آیلین اینم یه بازی دیگه که دیجی ترتیب داده بود اینم تولد بازیمون ...
23 مهر 1393

تولد رهام شیما جون

پنج شنبه 17 مهر ماه تولد رهام شیما بود مام حدودای ساعت 1 با حدیث و مشکات رفتیم تا یکم به شیما کمک کنیم از ساعت 5 هم یواش یواش مهمونا اومدن خیلی جشن خوبی بود شیما جون واقعا سنگ تموم گذاشنه بود خیلی خوش گذشت مخصوصا آخرش که وانیا با خاله شیما حسابی دوست شده بود و دلش نمیخواست بیاییم خونه عکسهارم در ادامه مطلب ببینید وانیا و دوستاش اینم آقا رهام که وسط جشن خوابش برد میز تنقلات اینم میز شام خوشگل و خوشمزه گیفتی که شیما جون زحمت کشیدن و به بچه ها دادن اینم ابراز محبت وانیا ـ مشکات و رهام به هم بعد از رفتن مهمونا ...
23 مهر 1393

روز جهانی کودک و برنامه ما

سه شنبه 15 مهر ماه وقتی کلاس وانیا خانم تموم شد متوجه شدیم تو بوستان تمدن برنامه ای برای روز جهانی کودک ترتیب داده شده مام رفتیم البته برنامه روی سن تموم شده بود مام یدوری تو غرفه ها زدیم و رفتیم خونه نهار خوردیم و یکم استراحت کردیم بعدش دوباره برگشتیم به جشن روز چهارشنبه هم بعد از تموم شدن کلاس وانیا و خوردن نهار و استراحت رفتیم پارک و بعدشم به درخواست وانیا خانم رفتیم سینما فیلم شهر موشها را بازم ببینیم در آخرم برای وانیا یه هدیه خریدیم و اومدیم خونه پنج شنبه صبح هم بعد از خوردن صبحانه دوباره رفتیم جشن روز کودک که اینبار خیلی مفصلتر و مهیج تر بود... بهر حال خواستم تو این سه روز وانیا خانم بیش از پیش شاد باشه چرا که شاد نگه داشتن بچه ها بهت...
18 مهر 1393

تولد پرنسس هانا

شنبه 12 مهر ماه همزمان با شب عید قربان تولد هانا بود با تم پونی طبق معمول با حدیث و شیما رفتیم خوش گذشت اینم بگم کیک تولد رو حدیث و شیما درست کرده بودن عکسها رو ببینید   وانیا خانم آماده شده بره تولد وانیا خانم در حال پذیرایی از خودش اینم دوستای وانیا خانوم اینم تولد بازی بچه ها بازم ممنون از دعوتت مریم جون     ...
18 مهر 1393