وانیاوانیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات من و دخترم

جشن هالوین

1396/8/12 0:11
نویسنده : مامی وانیا
768 بازدید
اشتراک گذاری

حدودای اوایل آبان ماه تو آشپزخونه مشغول بودم که وانیا اومد گفت مامان هالوین یعنی چی گفتم هالوین یه جشن که تو کشورهای خارجی بمناسبت پاییز می گیرن و نمادش هم کدو هستش لباسهای عجیب غریب می پوشن ارایشهای و صورتکهای عجیب میزنن در کل هم خنده دار هم یه کوچولو ترسناک تا اینو گفتم وانیام گفت ولی من خیلی شجاعم اصلا هم نمیترسم میشه منم ببری، تو گروههای گردشگری یه چرخی زدم ببینم کدوم برنامه از همه فان تره و ترسناک نیست و آخر هفته باشه و بالخره برای روز پنج شنبه 11 آبان پیدا کردم هر چند اونروز صبحش باید میرفتم مدرسه جلسه اما گفتم خوب اشکالی نداره حالا خسته هم بشم مهم نیست صبح رفتم مدرسه وانیا پیش باباش موند و ساعت 11 و نیم اوردش پیش من و با هم رفتیم جشن ، خدا رو شکر خیلی خوب و فان بود وانیا کلی خوشش اومد مخصوصا اون کاستوم خانم جادوگر خیلی خوب بود و دیجی هم خوب برنامه را هندل میکرد عکسها را میزارم ادامه مطلب ببینید اینم بگم اون کدوی روی لباس رو هم دادم گروه ستامهر برام طرح زد و کوک کردم به لباسش و البته تل پاییز هم کار اوناست ...

 

پسندها (1)

نظرات (0)