وانیاوانیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات من و دخترم

16 مهر ماه و برنامه ما

امروز روز جهانی کودکه من و وانیا این روز رو به همه کودکان جهان تبریک میگیم و تنی سالم و روزگاری خوش برای همه اونها آرزومندیم منم به همین مناسبت وانیا رو بردم جشنواره غنچه های شهر شاید بهش خوش بگذره این جشنواره هر ساله توسط امور بانوان شهرداری برگزار میشه و مرکز اصلیش تو پارک گفتگو هستش ولی چون ما پیاده بودیم رفتیم پارک کورش که بهمون نزدیکتر بود بعدش رفتیم زمین بازی پارک وانیا یکم بازی کرد عکسهاشم تو ادامه مطلبه راستی براش یه دوچرخه هم هدیه گرفتیم اینم عکسش       از اونجایی که وانیا عاشق اتوبوسه منم تو این روز تصمیم گرفتم با اتوبوس ببرمش دخترم منتظر ایستاده بادکنک بگیره وانیا در حال رقص ...
16 مهر 1392

آخرین روز تابستان

 آخرین روز تابستون مهسا و مامانش مهمون خونمون بودن حدودای ساعت 10 اومدن بازی کردیم گفتیم خندیم نهار خوردیم بعدشم تصمیم گرفتیم بریم شهر بازی به دنیای بازی زنگ زدم گفت ساعت 4.30 باز میکنه دیدم دیر میشه برگشتمونم به ترافیک میخوریم بخاطر همین تصمیم گرفتیم بریم شهر بازی امیر پارس که بهمون نزدیک بود و مهسا و مامانش هم از اونجا راحتتر می تونستن برگردن خونشون ساعت 4 رفتیم یه دو ساعتی بازی کردیم خیلی خوش گذشت ... محوطه شهر بازی امیر اینم قطار شهر بازی و مهسا و وانیا اینم یه کشتی که به چپ و راست حرکت میکرد و وانیا دوسش داشت اینم یه بازی دیگه که مهسا عاشقش شده بود اینم مهسا خانم گل اینم وانیا خانم تو ...
1 مهر 1392