وانیاوانیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات من و دخترم

مهمونی آزاده جون و محبوبه جون

1393/9/13 20:21
نویسنده : مامی وانیا
1,452 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه 5 آذر ماه جلسه سوم صندوق جدید بود خونه آزاده جون ولی چون باید میرفتیم کرج خیلی از دوستان نیومدن بازم مثل همیشه با شیما و حدیث رفتیم البته اینبار با مترو که برای اولین بار بچه ها سوار میشدن تجربه جالبی بود و برای وانیا که همیشه میگه سوار قطار بشیم بسی جالبتر خیلی خوش گذشت از آزاده جونم بابت پذیرایی گرمش مچکریم

چند روز بعدشم یعنی دوشنبه 10 آذر ماه رفتیم خونه محبوبه جون حدیث - شیما - سولماز و زهرا جون هم اومدن اونجام خوب بود خیلی خوش گذشت و بچه ها کلی با هم بازی کردن بازم ممنون محبوبه جون

وانیا و دوستاش خونه آزاده جون

اینم نهار خوشمزه ای که آزاده جون برامون درست کرده بود

وانیا- مشکات و رهام برای اولین بار سوار مترو شدن

دعوای رهام و مشکات بر سر اینکه کی دوست وانیاست و میتونه پیشش بشینه

خونه محبوبه جون

بچه ها رفتن پیشواز علی

اینجام حدیث داره براشون کتاب میخونه

اینم میز خوشگل و خوشمزه ای که محبوبه جون چیده بود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)